روزی که بفهمد که چه گفتیم و که بودیم

ساخت وبلاگ

به قلمِ آسمان سه شنبه سوم بهمن ۱۴۰۲. ساعت 22:57

از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم

او می رود و هر قدمش لاله و نسرین
ما سنگ‌تر از قبل همانیم که بودیم

ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم

تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته‌ست
از غیرتمان بود ، نوشتند حسودیم

جوگندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به‌ پودیم

پیگیر پریشانی ما دیر به‌ دیر است
دلتنگ به یک خنده‌ی او زود به‌ زودیم

بر سقف اگر رستن قندیل فراز است
ما نیز همانیم ، فرازیم و فرودیم

یک روز می‌آید و بماند که چه دیر است
روزی که بفهمد که چه گفتیم و که بودیم

بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم
آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم

این راز تقدیم شما!!...
ما را در سایت این راز تقدیم شما!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myredrose بازدید : 20 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1402 ساعت: 1:41