کتاب دیگری دمِ دستم نبود پس همان شازده کوچولو را برایش خواندم آرام و شمرده
بالشی را بغل کرده و چشمانش را بسته گوش می کرد
لذت می بردم از این که می توانم برای پسرم شازده کوچولو بخوانم و او خوابش ببرد.
برچسب : نویسنده : myredrose بازدید : 302 تاريخ : يکشنبه 28 آبان 1396 ساعت: 13:43