به قلمِ مریم پنجشنبه سوم فروردین ۱۴۰۲. ساعت 23:32
بهار، دخترک عشوه گر، دلم غوغاست
چقدر صورتی خنده های تو زیباست
چقدر چال می آید به گونه ی سیبت
چقدر قهقهه ی از ته دلت رویاست
برای دیدن ماه سپید صورت تو
همیشه بین من و آب بر سرت دعواست
به چشم هات چقدر اشک شوق می آید
علی الخصوص که رنگین کمان پس از آنهاست
برای قهر تو و اخم تو دلم تنگ است
که رعد و برق نباشد بهار بی معناست
به فصل خلوت من هم سری بزن گاهی
دلی که بی تو بهاری نمی شود اینجاست..
برچسب : نویسنده : myredrose بازدید : 81